maryammaryam، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

با *آمدنت و گریستنت*از ته دل میخندیم

قصّه.... ممنونم ازت

کودک کودک است و غرق در دنیای کودکی...ممکنه تو این دنیای کودکی خطا کنه اشتباه کنه و یاا آسیب ببینه. که امیدوارم همیشه همشون در پناه حق حفظ باشند.مریمی هم تو این دوران کودکی بازی گوشی میکنه خراب کاری میکنه و  اشتباه میکنه...من خیلی فکر کردم که چکار کنم  به مریم جون بفهمونم بعضی‌ از کاراش اشتباست... بدون اینکه بهم بگه نه‌ نمیخوام. یا اینکه بعضی‌ چیزا انجام دادنش خطر ناکه.و بعضی‌ کارا انجام دادنش مفیده و اون هم با لبخند قبول کنه...مثلاً مریمی باید هر  روز و شب  مسواک بزنه  ولی‌ خانمی فراری بود قبول نمیکرد.یاا اینکه وقتی‌ کسی‌ در میزد بدو میرفت درو باز  میکرد بدون این...
7 ارديبهشت 1391

مریم و کارتون

اولین کارتونی که مریم دید ...pokojo بود .مریمی اون موقع یک سال  و ۴ ماهش بود.pokojo یه کارتون ایتالیاییه که یه پسر بچه کوچولو آبی پوش و یه فیل صورتی به نام الی و یه اردک زرد رنگ به نام pato با هم بازی میکنن . من خودم هم به شخصه خیلی pokojo و pato رو دوست دارم.مریم حدود ۳ ماه فقط این کارتونو میدید روزی یک ساعت نگاه میکرد ..مریم یه مقدار تحت تاثیر رفتار pokojo قرار گرفت مثلا مثل pokojo می‌خندید مثل pokojo گریه میکرد .بعد از یه مدت به طور اتفاقی کارتون آقای بینو براش گذاشتم که مریمی عاشقش شد هم mr beano دوست داشت هم شخصیت  تدی وارد زندگی‌ مریم شد. .م...
31 فروردين 1391

خونه تکونی،..

خونه تکونی هامو کردم باید یه تکونی هم به خودم بدمو موهامو کوتاه کنم،،،شایدم رنگ کردم،،،قرار بود که واسه عید بریم ایران نشد،،،حتمأ سلاح نبود ولی‌ دلم واسه حرف زدنو شوخی‌ کردن با خانوادم تنگ شده ،،،،مریم تقریباً اسم همه فامیلهارو میگه  پدر بزرگ،،مامان بزرگ،عمو،دایی و هزار ماشاالله بقیشون،،،رقص دایی  رو خوب یادشه،،همینطور گشتل گفتن عمورو...من چند تا فیلم از  ۲ سال پیش که رفتیم ایران دارم وقتی‌ براش می‌ذارم کلی میخنده و کیف میکنه  ،،،مریم جون تقریباً پوشاکشو ترک کرد ،اصلا اذیت نشدم ،خوب یاد گرفت،،الهیی قوربونش برم،،زبان فارسی رو خوب بلده حرف بزنه،تو مهد هم سوئدی یادش میدن،،چنتا حرف مثل بیا،،،بفرما،،،ما...
28 فروردين 1391

زندگي

زندگي زندگي زيباست زشتي هاي آن تخصير ماست در مسيرش هرچه نازيباست آن تدبير ماست زندگی آب روانی است روان می گذرد آنچه تقدیر من و توست همان می گذرد متنی که هزار بار خوندمش. همیشه هم آخرش لبخند میزنمو میگم واقعاً!!! ...
28 فروردين 1391

اخلاق مریمی

 مریم جون توی محوطه مهد و بیرون خیلی خندون و سر حال.اصلا خجالتی نیست. ولی‌ خیلی مودب..مریمی چند تا اخلاق داره که واقعاً عاشق شونم،،دوست دارم هیچوقت این اخلاقاش عوض نشه.اول اینکه خیلی تمییز و مرتب..وقتی‌ با اسباب بازی هاش بازی میکنه بدونه اینکه ما چیزی بگیم همرو میذاره سر جای خودش،وقتی‌ غذا میخوره آروم  میخوره بدون اینکه جایی‌ رو کثیف کنه آخر غذا دهنشو با دسمال تمییز میکنه، و ظرفشو بر میداره بالای ظرف شویی  میذاره.البته ناگفته نمونه که اینجا تو مهد این فرهنگ غذا خوردنو به بچه‌ها یاد  میدن .مریم جون خیلی هم وقت شناس وقتی‌ که ساعت ۹ شب میشه تدی رو بر میداره میره تو اتاق خوابش لامپو خاموش می...
27 فروردين 1391

مریم و تدیییی

تدی عروسک خرسی مریم جون که حدود ۱ ساله `پیش مریم غذا میخوره .میخوابه.با مریمی بیرون میره.مریمی حمومش میکنه.پوشاکشو مثلاً عوض میکنه.باهاش کارتون نگاه میکنه.وقتی‌ هم میره مهد باهاش خداحافظی میکنه...وقتی‌ هم از مهد میاد بغلش میکنه و بوسش میکنه.تدی از وقتی‌ شد رفیق فابریک مریم که ... کارتون mr beanoo تماشا کرد.هم mr beano خیلی دوست داشت هم تدیه mr beano.عید فطر پارسال که رفتیم بیرون رفتیم مغازه اسباب بازی فروشی واسه مریمی یه کادو بگیریم، مریمی از میون اون همه اسباب  بازی  یه ‌خرس ۲۰ سانتیه قهوه‌ای که روی سینش قلب قرمز داشت گرفتو میبوسیدشو میگفت ماما تدی. من واقعاً تعجب کرده بودم ،برام خیلی جالب ب...
24 فروردين 1391

دوران کودکی

مریم جونم  که مامان فداش بشه دیگه خیلی از چیز هارو می‌فهمه،،،بهترین کارتونی که دوسش داره tom and jerry،بهترین شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگوی،،،بهترین اسباب بازیش گیتار ،،،و بهترین غذاش کباب tarlikبا نون ،،،بهترین هم بازیشم مهدی،،رنگارو،تقریبا بلده از ۱ تا ۱۰ رو کامل هم به سوئدی می‌تونه بگه هم به فارسی،...عاشق ترانه‌های barobax،،به خصوص ترانه سوسن خانم ....و با اینکه من از صبح تا شب همه جور در خدمتشم ولی‌ خانوم خانوما  بابائی تشریف داره،،،مهد اکثر موقعها مثل حسنی فقط جمعه‌ها میره   که اونم تقصیر منه صبح‌ها تنبلی می‌کنم بلند شم آمادش کنم،،،آخه واسه آماده شدن ۲ ساعت باید بیوفت...
20 فروردين 1391

نفسم تولدت مبارک

   تولدت مبارک  تولدت مبارک        مریمم گًل زندگیم ،تولدت مبارک...مریمی5april...١٧فروردین ۳ ساله شدی...،زندگیه من و بابائی الهی صد ساله بشی‌،،انشالله،، عزیزم برات یه جشن کوچولو گرفتیم ... خیلی خوشکل شدی ازت فیلم گرفتم کلی‌ رقصیدی و خندیدی بابا و ماما هم با خندهات کلی ذوق کردنو خدارو شکر گفتن  ،خدا کنه زیره سایه قرآن صد سال زنده باشی‌ نفس مامان و بابا.. . ...
17 فروردين 1391