شیرینتریین خواب
محمد گًل پسرم،،، بعد از پر کشیدنت به آسمون پاک ...گلم...همیشه گریه میکنم که چرا نتونستم بغل بگیرمتو بهت شیر بدم،،،غروب پنجشنبه بازم دلم هواتو کرده بود اومدم کنار پنجره اونقدر با چشم اشکی به آسمون نگاه کردم که دلم به حال خودم سوخت، بازم واسه اینکه چرا بغل مامان نیومده وشیر نخورده به آسمون پاک پر کشیدی؟،،،گًل قشنگم شب که با بغض خوابیدم برای اولین بار بعد رفتنت خواب دیدم،،، شیرینتریین خواب زندگیم ،،،ماه من ،چون تو اومده بودی تو خوابم ،،،مامانی تو خواب اومدی بغلم شیر خوردی ،،،میدونم که میدونی چقدر مامان خوشحال شد طوری که از ذوق با چشای اشکی از خواب پرید دنبالت میگشت ،،اونقدر خدارو شکر کردم که حد اقل تو خواب بغلت کردمو شیر بهت دادم،،،نفسم میدونم پیشه خدایی و خدا از مامانی مهربونتره ولی با دستای کوچولوت از خدا بخواه که دوباره بیای پیشمون واسه همیشه واسه همیشه