دوران کودکی
مریم جونم که مامان فداش بشه دیگه خیلی از چیز هارو میفهمه،،،بهترین کارتونی که دوسش داره tom and jerry،بهترین شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگوی،،،بهترین اسباب بازیش گیتار،،،و بهترین غذاش کباب tarlikبا نون ،،،بهترین هم بازیشم مهدی،،رنگارو،تقریبا بلده از ۱ تا ۱۰ رو کامل هم به سوئدی میتونه بگه هم به فارسی،...عاشق ترانههای barobax،،به خصوص ترانه سوسن خانم ....و با اینکه من از صبح تا شب همه جور در خدمتشم ولی خانوم خانوما بابائی تشریف داره،،،مهد اکثر موقعها مثل حسنی فقط جمعهها میره که اونم تقصیر منه صبحها تنبلی میکنم بلند شم آمادش کنم،،،آخه واسه آماده شدن ۲ ساعت باید بیوفتم دنبالش تا خانومو مرتبش کنم،،،ضمن اینکه تو مهد اصلا غذا نمیخوره واسه همین دلم میسوزه گرسنه بمونه ،،زودی میارمش خونه،ولی بخاطر زبان باید بره،،،چون من هنوز زبانشونو خوب بلد نیستم یادش بدم ،،،البته همین که فارسی بهش یاد میدم خییلی
یه جورایی مریم جون بهونه نفس کشیدنم شده،،،،،،،با خندهاش میخندم ،،،، با اشکاش اشک میریزم ،،،با خوابش خوابم میگیره،،،وقتی هم میره سراغ اسباب بازی هاش مثل خودش تو دنیای کودکی غرق بازی میشمو غمامو فراموش میکنم،،،خدایا همه بچه هارو حفظ کن، امین